دانلود آهنگ های مجید خراطها * داستان زیباترین قلب * عکس های عاشقانه
دانلودها98
جديدترين ها را از دانلودها98 بخواهيد

دانلود آهنگ های مجید خراطها

روی آهنگها کلیک کنید و از صفحه بازشده روی دریافت فایل کلیک کنید

مجید خراطها - اگه میخوای بری برو.mp3

مجید خراطها - چی به روز من آوردی.mp3

مجید خراطها - نقطه چین.mp3

مجید خراطها - برگرد.mp3

مجید خراطها - خدا کاری کن.mp3

مجید خراطها - خداحافظ گل نازم.mp3

مجید خراطها - قرار تنهایی ما.mp3

مجید خراطها - خاکم نکنید.mp3

 

داستان زیباترین قلب

روزي مرد جواني وسط شهري ايستاده بود

و ادعا ميكرد كه زيبا ترين قلب را در تمام آن منطقه دارد

جمعيت زياد جمع شدند. قلب او كاملاً سالم بود

و هيچ خدشه‌اي بر آن وارد نشده بود و همه تصديق كردند

كه قلب او به راستی زيباترين قلبي است كه تاكنون ديده‌اند

مرد جوان با كمال افتخار با صدايي بلند به تعريف قلب خود پرداخت

ناگهان پير مردي جلوي جمعيت آمد و گفت :

كه قلب تو به زيبايي قلب من نيست

مرد جوان و ديگران با تعجب به قلب پير مرد نگاه كردند

قلب او با قدرت تمام ميتپيد اما پر از زخم بود

قسمت ‌هايي از قلب او برداشته شده

و تكه ‌هايي جايگزين آن شده بود

و آنها به راستی جاهاي خالي را به خوبي پر نكرده بودند

براي همين گوشه ‌هايی دندانه دندانه در آن ديده ميشد

در بعضي نقاط شيارهاي عميقي وجود داشت

كه هيچ تكه‌اي آن را پر نكرده بود

مردم كه به قلب پير مرد خيره شده بودند با خود ميگفتند

كه چطور او ادعا میكند كه زيباترين قلب را دارد؟

مرد جوان به پير مرد اشاره كرد و گفت تو حتماً شوخي ميكني

قلب خود را با قلب من مقايسه كن

قلب تو فقط مشتي رخم و بريدگي و خراش است

پير مرد گفت : درست است قلب تو سالم به نظر ميرسد

اما من هرگز قلب خود را با قلب تو عوض نميكنم

هر زخمي نشانگر انساني است كه من عشقم را به او داده‌ام

من بخشي از قلبم را جدا كرده‌ام و به او بخشيده‌ام

گاهي او هم بخشي از قلب خود را به من داده است

كه به جاي آن تكه ‌ي بخشيده شده قرار داده‌ام

اما چون اين دو عين هم نبوده‌اند گوشه‌هايي دندانه دندانه

در قلبم وجود دارد كه برايم عزيزند

چرا كه ياد ‌آور عشق ميان دو انسان هستند

بعضي وقتها  بخشي از قلبم را به كساني بخشيده‌ام

اما آنها چيزی از قلبشان را به من نداده‌اند

اينها همين شيارهاي عميق هستند گرچه دردآور هستند

اما ياد‌آور عشقي هستند كه داشته‌ام

اميدوارم كه آنها هم روزي بازگردند

و اين شيارهاي عميق را با قطعه‌ای كه من در انتظارش بوده‌ام پر كنند

پس حالا ميبيني كه زيبايي واقعي چيست؟

مرد جوان بي هيچ سخني ايستاد

در حالي كه اشك از گونه‌هايش سرازير ميشد

به سمت پير مرد رفت از قلب جوان و سالم خود قطعه‌ای بيرون آورد

و با دستهاي لرزان به پير مرد تقديم كرد پير مرد آن را گرفت

و در گوشه‌اي از قلبش جاي داد و بخشي از قلب پير و زخمي

خود را به جاي قلب مرد جوان گذاشت

مرد جوان به قلبش نگاه كرد؛ ديگر سالم نبود

اما از هميشه زيباتر بود زيرا كه عشق از قلب پير مرد

به قلب او نفوذ كرده بود...

برای دیدن عکسها در اندازه واقعی روی آن ها کلیک کنید

9zjssc3r92j4borosi5.jpg

7y6gdtfm5pqbfzabys1.jpg



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تاريخ : 30 اسفند 1391برچسب:,
ارسال توسط امين سكندرپور
آخرین مطالب